امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره
من مهدیه(آبجی) من مهدیه(آبجی) ، تا این لحظه: 22 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

امیر حسین کوچولو داداشی گل آبجی

رمضان

ازعرش صدای ربنا می آید آوای خوش خداخدا می آید فریاد که درهای بهشت باز کنید مهمان خداسوی خدا می آید حلول ماه الهی مبارک باد ...
11 تير 1393

بزرگتر

سلام داداشی دیگه یواش یواش داری بزرگترمیشی. الهی انگارهمین دیروز بودکه میگذاشتمت روبالش وبغلت میکردم. دیگه داری سعی می کنی همه همه کارات رو خودت بکنی. الهی قربون دستای نازت بشه ابجی: ...
11 تير 1393

جوجه

اکثردوستات که همسایه مون هستند انواع جوجه هارودارند اوناروبغل می کنند.باهاشون بازی می کنند معلومه توهم از جوجه ها خیلی خوشت میادوخیلی دوستشون داری ولی نمیدونم چرا تویه کوچولوازشون میترسی.البته بین خودمون باشه من خودم هم نمیتونم بگم من ازشون نمیترسم. الهی ابجی قربون خنده هات. ...
10 تير 1393

بدون عنوان

سلام داداشی چندروزی به دلیل اماده شدن ورفتن به مراسمات عروسی دایی سرمون حسابی گرم بود.                                  بازم ببخشید.
7 تير 1393

شماره گیری

تازه گی ها شماره ها واعداد رو کامل یادگرفتی وشمارهی خونهی مامان جون ایناروهم حفظ شدی.حالا هروقت دلت برا هرکدوم یه کوچولودلت تنگ میشه فوری زنگ میزنی وباهاشون صحبت می کنی. البته اگه شمارهی جایی رو هم بلدنباشی به مامان میگی تاشمارشون رویکی یکی بگه تا توشماره بگیری. ...
28 خرداد 1393

یک روز گردش

این خروس هم خیلی خوشگله مگه نه؟ وقت رفتنی  از جاهای شیب داربالا میرفتی اصلا انگار نه انگار اونجاها پله ای هم هست هی داشتی میرفتی بالاتر وهی لیز میخوردی اخرش خودتو به مامان رسوندی وبه اشتباهت پی بردی.   ...
26 خرداد 1393